معنی کورکورانه

لغت نامه دهخدا

کورکورانه

کورکورانه. [ن َ / ن ِ] (ص نسبی، ق مرکب) نسنجیده. ناسنجیده. علی العمیاء. کورانه. (فرهنگ فارسی معین). علی العمیاء. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کورانه شود.
- اطاعت کورکورانه، پیروی نسنجیده و بی گفتگو از کسی. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ عمید

کورکورانه

به روش کوران، نسنجیده، کورانه،

حل جدول

کورکورانه

نسنجیده

مترادف و متضاد زبان فارسی

کورکورانه

علی‌العمیاء، ناسنجیده، نسنجیده،
(متضاد) حساب‌شده

فارسی به انگلیسی

کورکورانه‌

Apish, Blindly, Slavishly

فرهنگ فارسی هوشیار

کورکورانه

ناسنجیده، نسنجیده

معادل ابجد

کورکورانه

508

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری