معنی کوسن

لغت نامه دهخدا

کوسن

کوسن. [س َ] (اِ) (در بم) قسمی گیاه طبی که شکم راند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).

فرهنگ معین

کوسن

(سَ) [فر.] (اِ.) بالش، بالشتک.

فرهنگ عمید

کوسن

بالش کوچک تزیینی که برای تکیه دادن روی مبل یا کاناپه گذاشته می‌شود،

حل جدول

کوسن

بالش، باشتک

فارسی به انگلیسی

کوسن‌

Cushion, Pillow

فارسی به عربی

کوسن

مسند

فرهنگ فارسی هوشیار

کوسن

زیر سری، بالش

معادل ابجد

کوسن

136

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری