معنی کوله پشتی

لغت نامه دهخدا

کوله پشتی

کوله پشتی. [ل َ / ل ِ پ ُ] (اِ مرکب) کیسه ای که برای حمل خواربار و لوازم دیگر برپشت بندند. ساک. (فرهنگ فارسی معین). || در کوهنوردی کیسه ٔ محتوی وسایل کوهنورد را گویند. ساک. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

کوله پشتی

(لِ. پُ) (اِمر.) کیف یا کیسه ای که برای حمل بار بر پشت بندند.

فرهنگ عمید

کوله پشتی

کیف نسبتاً بزرگی برای راحت حمل کردن لوازم مختلف که بر پشت و روی شانه‌ها قرار می‌گیرد،

حل جدول

کوله پشتی

ساک کوه نوردی

کیفی که به پشت بسته می شود

فارسی به انگلیسی

کوله‌ پشتی‌

Back, Backpack, Haversack, Knapsack, Rucksack, Tote

فارسی به عربی

کوله پشتی

حقیبه، علبه

تعبیر خواب

کوله پشتی


دیدن کوله پشتی در خواب، نشانه آن است که به لذتی بزرگ دور از جمع دوستان دست می یابید. اگر زنی در خواب کوله پشتی کهنه و پاره پاره ای ببیند، نشانه آن است که به فقر و تنگدستی دچار خواهد شد. - آنلی بیتون

فرهنگ فارسی هوشیار

کوله پشتی

(اسم) کیسه ای که برای حمل خواربار و لوازم دیگر بر پشت بندند ساک، در کوهنوردی کیسه محتوی وسایل کوهنورد را گویند ساک.

فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

معادل ابجد

کوله پشتی

773

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری