معنی کپه گذاشتن
لغت نامه دهخدا
کپه گذاشتن. [ک َ پ َ / پ ِ گ ُ ت َ] (مص مرکب) در تداول عوام تعبیری است از خوابیدن با قصد دشنام و توهین به هنگام اوقات تلخی. (از فرهنگ فارسی معین). کَپَه کردن. کپیدن. رجوع به کپه کردن و کپیدن شود.
کپه گذاشتن. [ک ُپ ْ پ َ / پ ِ گ ُ ت َ] (مص مرکب) در تداول عامه، قضای حاجت کردن. (از فرهنگ فارسی معین).
حل جدول
یعنی خوابیدن است و عموما در مورد دشنام و اوقات تلخی استعمال می شود.
کپیدن
یعنی خوابیدن است و عموما در مورد دشنام و اوقات تلخی استعمال می شود
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) خوابیدن (در مورد دشنام و توهین و بهنگام اوقات تلخی استعامل شود)، قضای حاجت کردن.
فرهنگ عوامانه
یعنی خوابیدن است و عموما در مورد دشنام و اوقات تلخی استعمال می شود چنانکه می گویند بروو کپه مرگ بگذار.
معادل ابجد
1498