معنی کپیدن

لغت نامه دهخدا

کپیدن

کپیدن. [ک َ دَ] (مص) (کلمه ٔ آهرمنی) خفتن. خوابیدن. تمرگیدن. (یادداشت مؤلف). در حالت نشسته به روی افتاده خوابیدن. (ناظم الاطباء). || برداشتن. برگرفتن. (یادداشت مؤلف). || بمعنی ربودن باشد. (برهان) (از آنندراج). ربودن. دزدیدن. گرفتن. (ناظم الاطباء). قاپیدن. (یادداشت مؤلف):
در خون جگر بسی تپیدم
تا بوسه ای از لبش کپیدم.
عنصری (از فرهنگ جهانگیری).
رجوع به قاپیدن شود. || بکارت گرفتن. (ناظم الاطباء).

فرهنگ معین

کپیدن

خفتن، خوابیدن، ربودن، دزدیدن. [خوانش: (کَ دَ) (مص ل.)]

فرهنگ عمید

کپیدن

[عامیانه] خوابیدن، خفتن،
(مصدر متعدی) [قدیمی] ربودن،

حل جدول

کپیدن

کپه گذاشتن.

کپه گذاشتن

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

کپیدن

خوابیدن، خفتن

فرهنگ عوامانه

کپیدن

کپه گذاشتن است.

معادل ابجد

کپیدن

86

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری