معنی کیتو
لغت نامه دهخدا
کیتو. [ک َ / ک ِ] (اِ) مرغ سنگ خوار که بیشتر سنگ ریزه خورد. (فرهنگ رشیدی). نام پرنده ای است که بیشتر سنگ ریزه خورد، و آن را سنگخوارک گویند، و در فرهنگها بعد از «یا»، «تا» آورده اند و برهان بعدِ «یا» به جای تای مثناه فوقانی بای موحده ٔ تحتانی آورده و گفته مرغی است... (آنندراج) (انجمن آرا). رجوع به کیبو شود.
کیتو. [ک ِ] (اِخ) دهی از دهستان مهربان است که در بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان واقع است و 650 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
کیتو. (اِخ) مرغزاری طویل و عریض است که شش فرسنگ در سه فرسنگ مساحت دارد و میان کرج و گرهرود و همدان و ساوه واقع بوده است. رجوع به نزهه القلوب چ گای لیسترنج ج 3 صص 69- 195 و 221 و مدخل قبل شود.
کیتو. [ت ُ] (اِخ) پایتخت کشور جمهوری «اکوادور» در امریکای جنوبی است که بر سلسله جبال آند و در ارتفاع 1850 گزی و در دامنه ٔ آتش فشان «پیشن شا» واقع است و 401800 تن سکنه دارد. این شهر دارای دانشگاه و رصدخانه و کتابخانه و کلیسای کهن است. (از لاروس) (از وبستر).
حل جدول
پایتخت کشور اکوادور
معادل ابجد
436