معنی کیم دای جونگ
حل جدول
برنده نوبل صلح در سال 2000 میلادی
کیم دای جونگ (کره جنوبی)
برنده نوبل صلح در سال 2000 میلادی
دای
چینه دیوار
دیوار گلی
چینه دیوار گلی
کیم
نوعی بستنی
لغت نامه دهخدا
دای. (اِخ) لقب بیگ یا امیر الجزایر (پیش از جمهوری شدن آن کشور).
دای. (اِ) زنی که بچه را بشیر خود بپرورد. (آنندراج). رجوع به دایه شود.
دای. (اِ) هر چینه و رده و مرتبه را گویند از دیوار گلی. هر رده ٔ چینه و مهره ٔ دیوار گلی. داو. (برهان). چینه، یعنی مرتبه ای از مراتب دیواری که از گل سازند. (آنندراج):
هرچه بدان خانه نوآیین بود
خشت پسین دای نخستین بود.
نظامی.
پی دیوار ایمان بود کارش
ولی شد چاردای از چاریارش.
جامی.
کیم
کیم. (ع اِ) صاحب دیار. لغت حیریه است. (از منتهی الارب). صاحب. «حیریه » است. (از اقرب الموارد).
یزن دای
یزن دای. [ی ِ زَ] (اِ مرکب) یزن دایی. قسمی انگور سفید در قزوین. (یادداشت مؤلف).
فرهنگ عمید
هر چینه و طبقه از دیوار گلی،
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) هر چینه ورده و مرتبه از دیوار گلی داو.
فرهنگ معین
(اِ.) هر چینه و طبقه از دیوار گلی.
ترکی به فارسی
چه کسی 2- هرکه
معادل ابجد
164