معنی گارسه

لغت نامه دهخدا

گارسه

گارسه. [س ِ] (روسی، اِ) از لوازم چاپخانه. در تداول مطابع میزی با یکصد و چهارده خانه که حروف سربی در میان آن خانه ها است و حروف چین برای ترتیب کلمات حروف از آن برمیگیرد. محفظه ٔ حروف سربی در مطابع.

فرهنگ معین

گارسه

(س) [فر.] (اِ.) جعبه ای خانه خانه که حروف چاپ دستی را برای حروف چینی در آن قرار می دهند.

فرهنگ عمید

گارسه

جعبه‌ای دارای خانه‌های متعدد که در چاپخانه حروف سربی را در آن می‌ریزند، کاس،

حل جدول

گارسه

محفظه سربی در چاپخانه ها

فرهنگ فارسی هوشیار

گارسه

بر گرفته از روسی } کاسا { بر گرفته از } کیس { انگلیسی وانخان (اسم) جعبه ای کم عمق و خانه خانه (معمولا دارای 114 خانه) که حروف سربی را در خانه های آن جای دهند و حروفچین برای تنظیم کلمات حرفها را از آنها بیرون میاورد و پهلوی هم می چیند محفظه سربی در چاپخانه ها.

معادل ابجد

گارسه

286

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری