معنی گاوشان
لغت نامه دهخدا
گاوشان. (اِخ) دهی است از دهستان دروفراهان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان، واقع در 18000گزی جنوب خاوری کرمانشاه و3000گزی خاور زنگیشه کوهستانی سردسیر، دارای 260 تن سکنه. آب آنجا از زه آب رودخانه ٔ محلی و قنات. محصول آن غلات، حبوبات، لبنیات، مختصر میوه جات شغل اهالی آن زراعت و گله داری. راه آن مالرو است. در دو محل به فاصله ٔ یک هزار گز واقع به علیا و سفلی مشهور، سکنه ٔعلیا 165 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
گاوشان. (اِخ) دهی است از دهستان گاورود بخش کامیاران شهرستان سنندج واقع در 3200گزی شمال کامیاران و 2000گزی خاور شوسه ٔ کرمانشاه به سنندج. کوهستانی، سردسیر، دارای 154 تن سکنه. آب آنجا از چشمه، محصول آنجا غلات، لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
حل جدول
سدی در استان کردستان
معادل ابجد
378