معنی گاو دشتی
لغت نامه دهخدا
گاو دشتی. [وِ دَ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) گاو برّی. بقرالوحش. اسفع. نعجهالرمل. ذب ّ. ذب ّالریاد. اَذَب ّ. شبب. شاه؛ گاونر دشتی. طغیا؛ علم است مر گاو دشتی را. فرقد؛ بچه ٔگاو دشتی است، گوذر، جوذر؛ گاوساله ٔ دشتی. (منتهی الارب). مهاه؛ ماده گاو دشتی. (ربنجنی) (منتهی الارب).
حل جدول
اراخ
تعبیر خواب
دیدن گاو دشتی به خواب، دلیل مردی توانگر است. اگر بیند گاو دشتی را شکار بگرفت یا کسی به وی داد، دلیل که به قدر آن مال یابد. اگر که بچه گاو دشتی بگرفت، دلیل که او فرزندی آید. اگر بیند گوشت گاو دشتی خورد دلیل که دولت و قوت یابد. - ابراهیم بن عبدالله کرمانی
معادل ابجد
741