معنی گرافیت
لغت نامه دهخدا
گرافیت. [گ ِ] (فرانسوی، اِ) زغالی است خالص که از خود اثر سیاهی در روی کاغذ میگذارد و آن را برای ساختن مداد به کار میبرند و از جمله ٔ شبه فلزات است. ترکیب آن کربن طبیعی متبلور تقریباً خالص است.
فرهنگ معین
(گِ) [فر.] (اِ.) نوعی زغال که از آن در ساختن مداد استفاده می کنند.
فرهنگ عمید
بلورهای نرم و سیاهرنگ کربن که بر کاغذ رد سیاهی بهجای میگذارد و در تهیۀ مغز مداد و زغالهای صنعتی بهکار میرود،
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Graphite
فارسی به عربی
رصاص اسود
فرهنگ فارسی هوشیار
زغالی است خالص که از خود اثر سیاهی روی کاغذ میگذارد و آنرا برای ساختن مداد بکار میبرند و از جمله شبیه فلزات است
معادل ابجد
711