معنی گرنیکا

لغت نامه دهخدا

گرنیکا

گرنیکا. [گ ِ] (اِخ) شهری است در اسپانیا (بیسکای) و 6400 تن سکنه دارد و شهر مشهوری است در تاریخ. بیزکای فردیناند و ایزابل دکاستل (کاستیلی) در آنجا برای احترام آزادی با سگها سوگند یادکردند. این شهر بوسیله ٔ هواپیماهای آلمانی در موقع جنگ داخلی 1938 خراب شده است. رجوع به غرنیقه شود.

حل جدول

گرنیکا

اثری از فرشته توانگر

معادل ابجد

گرنیکا

301

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری