معنی گرو
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
چیزی که در نزد کسی بگذارند و در حدود ارزش آن پول قرض کنند به این شرط که هرگاه پول را دادند آن را پس بگیرند، گروگان،
(اسم مصدر) شرطبندی،
(اسم مصدر) [قدیمی، مجاز] گرفتاری،
* گرو باختن: (مصدر لازم) [قدیمی] مغلوب شدن در شرط و قمار،
* گرو بردن: (مصدر لازم) [قدیمی] پیروز شدن در مسابقه یا شرط و قمار،
* گرو بستن: (مصدر لازم) [قدیمی] شرط بستن بر سر چیزی،
* گرو دادن: (مصدر متعدی) چیزی را بهرهن به کسی دادن،
* گرو ستاندن: (مصدر متعدی) [قدیمی] = * گرو ستدن
* گرو ستدن: (مصدر متعدی) [قدیمی] گرو گرفتن، چیزی را بهرهن گرفتن،
* گرو کردن: (مصدر متعدی) [قدیمی] گرو گرفتن، چیزی را بهرهن گرفتن،
* گرو کشیدن: (مصدر لازم) چیزی را تا وصول طلب خود از بدهکار در گرو نگهداشتن، گروکشی کردن،
* گرو گذاشتن: (مصدر متعدی) چیزی را به عنوان گرو نزد کسی گذاشتن، گرو گذاردن، گرو نهادن،
* گرو گرفتن: (مصدر متعدی) = * گرو کردن
حل جدول
رهن
مترادف و متضاد زبان فارسی
1، رهن، شالهنگ، داو، شرط
فارسی به انگلیسی
Encumbrance, Forfeiture, Gage, Guarantee, Guaranty, Pawn, Pledge, Security
فارسی به ترکی
ipotek, rehin
فارسی به عربی
امن، بیدق، حصه، رهینه، قرض عقاری، وعد
تعبیر خواب
۱ـ اگر خواب ببینید ثروت خود را گرو می گذارید، نشانه آن است که در آستانه زیان مالی قرار گرفته اید.
۲ـ گرو گذاشتن یا گرو گرفتن چیزی در خواب، علامت قدرت مالی برای پرداخت قروض است.
۳ـ اگر خواب ببینید مشغول بررسی چک و سفته هایی هستید که از دیگران به عنوان گرو گرفته اید، نشانه آن است که برای پیشرفت در زندگی امکانات زیادی در اختیار شما خواهد بود.
- آنلی بیتون
گویش مازندرانی
گرو رهن
فرهنگ فارسی هوشیار
گروگان، رهن، مرهون، چیزی که نزد کسی بگذارند و در حدود ارزش آن پول قرض کنند گرو یا گروگان گویند اعتصاب
فارسی به ایتالیایی
ipoteca
معادل ابجد
226