معنی گوشهای در دستگاه چهارگاه
حل جدول
ارجوزه
لزگی
گوشهای ضربی در دستگاه چهارگاه
لزگی
گوشهای در دستگاه شور
پنجه کردی
افشار
گوشهای از دستگاه همایون
باوی
گوشهای در دستگاه همایون
مرودشتی
گوشهای در دستگاه ماهور
ساربانگ
لغت نامه دهخدا
چهارگاه. [چ َ / چ ِ] (اِ مرکب) خانه ٔ چهارم نرد که برای برگرفتن یک مهره از آن چهار خال کعبتین باید. چهارخان. چارخان. رجوع به شش گاه و یک گاه شود. (یادداشت مؤلف).
چهارگاه. [چ َ / چ ِ] (اِ مرکب) یکی از دستگاههای موسیقی ایرانی است. دستگاهی است بسیار قدیم و اصیل. این دستگاه جنبه ٔ پهلوانی و حماسی دارد و حرکت و پیشرفت را میرساند. مقدمه ٔ آن متین وموقر است و مویه و منصوری آن خون انگیز و مخالف آن شکایت آمیزست. مبارک باد، آواز محلی شاد و پرجنبش که درسراسر ایران در جشن های عروسی با هلهله و شادی می خوانند، در این دستگاه ساخته شده است و فواصل پی در پی و درجات آن از مایه ٔ «دو» بدین ترتیب است: ب. ب. + ط. جَ. ط. ب. ب. + ط. جَ. گوشه های دیگر این دستگاه عبارتند از: بدر، زابل، بسته نگار، مویه، حصار، پس حصار، معربد، مخالف، مغلوب، دوبیتی، کرشمه، حزین، خزان، حدی، ارجوزه، منصوری، ساربانک، پرپرستوک، شهرآشوب، حاشیه، لزگی. || کنایه از کالبد عنصری باشد که از چهار عنصر ترکیب یافته است. (از آنندراج).
چهارگاه. [چ َ] (اِخ) دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان. در 18 هزارگزی سنقرو هزارگزی باختر راه فرعی گردکانه واقع است. 120 تن سکنه دارد. از چشمه و رودخانه همدان آبیاری میشود. محصولش غلات، حبوبات و توتون است. شغل اهالی کشاورزی و قالیچه بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
چهارگاه. [چ َ] (اِخ) دهی است از دهستان ایل تیمور بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد. در 36هزارگزی جنوب مهاباد و 4هزارگزی خاور شوسه ٔ مهاباد به سردشت واقع است کوهستانی و معتدل است، 216 تن سکنه دارد. از چشمه آبیاری میشود. محصولش غلات، توتون و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
فرهنگ معین
(~.) (اِمر.) یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی که جنبه حماسی و پهلوانی دارد.
فرهنگ عمید
از دستگاههای هفتگانۀ موسیقی ایرانی،
[قدیمی] از شعبههای بیستوچهارگانۀ موسیقی ایرانی،
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
1271