معنی گوناگونی
لغت نامه دهخدا
گوناگونی. (حامص مرکب) حالت و چگونگی گوناگون. لونالونی. اختلاف. تنوع. || اقسام و انواع. (آنندراج) (ناظم الاطباء).
فرهنگ عمید
گوناگون بودن،
حل جدول
واریته
فارسی به انگلیسی
Catholicity, Diversity, Variation, Variety
فارسی به عربی
انبوب متفرع، تشکیله
فرهنگ فارسی هوشیار
، مختلف بودن انواع و اقسام داشتن.
فارسی به ایتالیایی
varietà
واژه پیشنهادی
تطور
معادل ابجد
163
![معنی و تعبیر شکل زن باردار [حامله] در فال قهوه چیست ؟](https://www.jadvalyab.ir/blog/wp-content/uploads/2022/05/7-similar-to-the-image.jpg)


