معنی گونگ لی

حل جدول

گونگ لی

بازیگر فیلم شانگهای

بازیگر زن چینی فیلم شانگهای

لغت نامه دهخدا

لی لی

لی لی. [ل َ ل َ / ل ِ ل ِ] (اِ) تعتاب. نام بازیی است. و آن یکپا برداشته و با پای دیگر جهیدن. یک لنگه (در تداول مردم قزوین). و رجوع به لی لی کردن شود.

لی لی. (اِ) مترادف لالا.لفظی که در عروسیها و جشنها زنان در ابراز شادی و انبساط خاطر ادا کنند و غالباً مکرر آرند لی لی لی لی.
- لی لی به لالای کسی دادن یا گذاردن، با او هماهنگی کردن یا به خواهشهای بی اساس او اهمیت دادن.


لی

لی. (ع حرف جر + ضمیر) (از: لَ + ی) مرا. برای من.

لی. (پسوند) مزید مؤخر امکنه: اسملی.

لی. [ل ُی ی] (ع ص، اِ) ج ِ الوی. (منتهی الارب). رجوع به الوی شود.

لی. (اِخ) نام رودی به فرانسه و بلژیک.

لی. (اِخ) ماریوس سوفوز. ریاضی دان نروژی (1842-1899 م.).


لی لی زدن

لی لی زدن. [ل َ ل َ / ل ِ ل ِ زَ دَ] (مص مرکب) درخشیدن چنانکه ستاره در هوای صافی. مشعشع بودن. درخشان بودن چنانکه ستاره به شب: ستاره ها لی لی میزند (در تداول تهرانیان)، یعنی میدرخشد. شاید با تلؤلؤ عرب یکی باشد. و رجوع به لیان لیان شود.


لی لی بازی

لی لی بازی. [ل َ ل َ / ل ِ ل ِ] (اِ مرکب) نوعی بازی که یک پای از زمین برگیرند و با پای دیگربجهند گرفتن همبازی را. و رجوع به لی لی کردن شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

لی لی بازی

(اسم) بازی لی لی کردن.


لی لی حوضک

(اسم) قسمی بازی کودکان خردسال بدین نحو که کف دست آنان را قلقلک دهند و گویند: لیلی لی لی حوضک جوجو آمد (اومد) آب بخورد افتاد تو حوضک. . .

گویش مازندرانی

گونگ تلی

از انواع گیاهان تیغ دار که بته مانند است

فرهنگ معین

لی لی حوضک

(حُ ضَ) (اِ.) نوعی بازی برای کودکان بسیار خردسال که کف دست آن ها را قلقلک دهند و گویند: لی لی حوضک...

معادل ابجد

گونگ لی

136

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری