معنی گویچه

لغت نامه دهخدا

گویچه

گویچه. [چ َ / چ ِ] (اِ مصغر) گوی کوچک. گوی خرد. گویک. گوچه. رجوع به گوچه شود. || در تداول علمی آن را بجای گلبول به کار برند. رجوع به گلبول شود.

فارسی به انگلیسی

گویچه‌

Ball, Globule

فرهنگ عمید

گویچه

گلبول

مترادف و متضاد زبان فارسی

گویچه

گلبول، گویک

فرهنگ فارسی هوشیار

گویچه

‎ گوی کوچک گویک، گلبول.

واژه پیشنهادی

گویچه سرخ

اریتروسیت

انگلیسی به فارسی

Crystal spherolites

گویچه های بلوری - گویچه هی کریستالی

معادل ابجد

گویچه

44

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری