معنی یادآوری کردن
لغت نامه دهخدا
یادآوری کردن. [وَ ک َ دَ] (مص مرکب) تذکیر. تذکر دادن. به خاطر کسی آوردن چیزی را.
یادآوری
یادآوری. [وَ] (حامص مرکب) در یاد آوردن کسی است چیزی را که فراموش شده باشد برای آن که فراموش نکند. (آنندراج). تذکر. تذکار. ذکری. ذکر.
فارسی به انگلیسی
Prompt, Remind
حل جدول
فارسی به ایتالیایی
فرهنگ عمید
به یاد آوردن چیزی که فراموش شده،
فرهنگ معین
(وَ) (حامص.) تذکر.
مترادف و متضاد زبان فارسی
تذکار، تذکر، خاطرنشان، یاد، یادکرد
واژه پیشنهادی
فارسی به ترکی
hatırlatmak
معادل ابجد
506