معنی یخ زدگی
لغت نامه دهخدا
یخ زدگی. [ی َ زَدَ / دِ] (حامص مرکب) حالت یخ زده. انجماد. یخ زده شدن. (یادداشت مؤلف). رجوع به یخ زده و یخ زدن شود.
حل جدول
تجمد
فارسی به انگلیسی
Congealment, Freeze
فارسی به عربی
انجماد
معادل ابجد
651