معنی یر
لغت نامه دهخدا
یر. [ی َرر] (ع اِ، از اتباع) از اتباع شر است: هذا الشر والیر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
حل جدول
ترکی به فارسی
جا
گویش مازندرانی
معادل ابجد
210