معنی یرت

لغت نامه دهخدا

یرت

یرت. [ی ُ] (ترکی، اِ) آرامگاه و منزل و مقام و جای توقف و مسکن. (ناظم الاطباء). یورت. یرد. یورد. منزل. مسکن. مأوی. اتاق. هریک از اتاقهای یک خانه: این خانه ده یرت دارد. (یادداشت مؤلف). منزل را گویند. (آنندراج) (غیاث):
خامش که من در یرت دل
اردوی سلطان می زنم.
مولوی.
|| مخیم چادرنشینان ترک.اقامتگاه ایل چادرنشین: یرت ایل کرد چگنی در اطراف قزوین است. (یادداشت مؤلف).


یرت چی

یرت چی. [ی ُ] (ترکی، ص مرکب) (مرکب از «یرت » به معنی جا و مکان + «چی » پسوند نسبت و اتصاف) گویا منصبی بود به روزگار قاجاریه، و آن کسی بود که جای اردو و جای چادر شاه و اعیان هر طبقه را معلوم میکرد. (یادداشت مؤلف). و رجوع به یرت شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

یرت

(اسم) چراگاه ایلات وعشایر، محل خیمه وخرگاه. ‎-3 مسکنمنزل. ‎-4 یورد

معادل ابجد

یرت

610

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری