معنی یلنجوج
لغت نامه دهخدا
یلنجوج. [ی َ ل َ] (ع اِ) یلنجج. یلنجوجی. چوبی خوشبوی که بدان بخور کنند. (ناظم الاطباء).عود هندی است. (اختیارات بدیعی) (از دهار). یلنجج. عود. (مهذب الاسماء). عود هندی را گویند و بهترین آن، عود مندلی است و آن خوشبوی تر از عودهای دیگر است. (برهان) (آنندراج). النجج. النجوج. (یادداشت مؤلف).
حل جدول
عود هندی
فرهنگ فارسی هوشیار
پارسی تازی گشته یلنجوجاز دار بوی ها
معادل ابجد
102