معنی یکه خوردن
لغت نامه دهخدا
یکه خوردن. [ی َک ْ ک َ / ک ِ / ی ِک ْ ک َ / ک ِ خوَرْ / خُرْ دَ] (مص مرکب) (اصطلاح عامیانه) از تعجب به حرکت آمدن. بر اثر تعجب لرزشی ناگهانی بر اندام افتادن. (فرهنگ لغات عامیانه). ناگهان ترسیدن. از خبری یا گفتاری یک باره متحیر شدن و سخت عجب کردن. از دیدن امری غیرمنتظره یا شنیدن چیزی نامترصد دفعتاً ترس و شگفتی در کسی پدید آمدن. (یادداشت مؤلف).
فرهنگ معین
(~. خُ دَ) (مص ل.) (عا.) جا خوردن، متحیر و متعجب شدن.
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Blench, Boggle, Double Take, Jar, Recoil, Rock, Shake, Shy, Start, Startle, Wince
فارسی به ترکی
afallamk, irkilmek
فرهنگ عوامانه
از تعجب جنبیدن است.
معادل ابجد
895