معنی یکی از آهنگهای موسیقی قدیم ایرانی
حل جدول
ناقوسی
یکی از آهنگهای موسیقی قدیم ایرانی
شهناز
از آهنگهای قدیمی موسیقی
راح روح
از آهنگهای موسیقی ایرانی در دستگاه افشاری
رهاب
یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی
شور، همایون، ماهور، سه گاه، چهارگاه، نوا، راست پنجگاه
واژه پیشنهادی
شهرآشوب
از آهنگهای موسیقی ایرانی
شهر آشوب
از آهنگ های موسیقی قدیم ایرانی
دل انگیزان
از الحان قدیم ایرانی
تکاو
لغت نامه دهخدا
یکی یکی. [ی َ ی َ / ی ِ ی ِ] (ق مرکب) یکی پس از دیگری. به توالی. پی هم. || فرداً فرد. هریک جداجدا. یکی بعد دیگری.
قدیم
قدیم. [ق َ] (ع ص) دیرینه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ج، قدماء و قُدامی ̍ و قدائِم. || کهنه. || پیشین و سابق. || باس وباش. || پیر و سال دیده. (ناظم الاطباء).
- قدیم الایام، روزگار دیرینه. (ناظم الاطباء).
قدیم. [ق َ] (اِخ) نامی از نامهای خدای تعالی. غنی مطلق قائم بنفسه که باری تعالی باشد. (ناظم الاطباء).
قدیم. [ق ِدْ دی] (ع اِ) پادشاه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || سردار. || سرآمد مردم در شرف. (ناظم الاطباء).
فرهنگ فارسی هوشیار
یکی پس ازدیگری: حوادث زندگیش یکی یکی از جلوچشمش رژه میرفتند، فردافرد هریک جداجدا.
فرهنگ معین
یکی پس از دیگری، فرداًفرد، هر یک جداجدا. [خوانش: (یِ. یِ) (ق مر.)]
معادل ابجد
792