معنی یکی از گوشه های دستگاه چهارگاه

حل جدول

یکی از گوشه های دستگاه چهارگاه

درآمد، بدر، پیش زنگوله و زنگوله، زابل، حصار، مخالف، مغلوب، سازبانک، حدی، پهلوی و منصوری


یکی از گوشه های دستگاه شور

درآمد اول، درآمد دوم، درآمد سوم (کرشمه)، درآمد چهارم (گوشه رهاب)، درآمد پنجم (اوج)، درآمد ششم (ملانازی)، نغمه اول، نغمه دوم، رهاوی، زیرکش سلمک، ملانازی، سلمک، گلریز، مجلس‌افروز، عزال، صفا، بزرگ، کوچک، دوبیتی، خارا، قجر/فرود، حزین، شور پایین دسته، گوشه رهاب، چهار گوشه، نشیب و فراز، مقدمه گریلی، رضوی/حزین/فرود، شهناز، قرجه، شهناز کت (عاشق‌کش)، رنگ اصول، گریلی، رنگ شهرآشوب

درآمد اول، درآمد دوم، درآمد سوم (کرشمه)، درآمد چهارم (گوشه رهاب)، درآمد پنجم (اوج)، درآمد ششم (ملانازی)، نغمه اول، نغمه دوم، رهاوی، زیرکش سلمک، ملانازی، سلمک، گلریز، مجلس افروز، عزال، صفا، بزرگ، کوچک، دوبیتی، خارا، قجر/فرود، حزین، شور پایین دسته، گوشه رهاب، چهار گوشه، نشیب و فراز، مقدمه گریلی، رضوی/حزین/فرود، شهناز، قرجه، شهناز کت (عاشقکش)، رنگ اصول، گریلی، رنگ شهرآشوب


گوشه ای در دستگاه چهارگاه

ارجوزه

لزگی


یکی از گوشه های دستگاه همایون

چهارمضراب، درآمد اول، درآمد دوم (زنگ شتر)، موالیان، چکاوک، طرز، بیداد، بیداد کت، نی‌داود، باوی، سوز و گداز، ابول چپ، لیلی و مجنون، راوندی، نوروز عرب، نوروز صبا، نوروز خارا، نفیر، فرنگ و شوشتری گردان، شوشتری، جامه‌دران، راز و نیاز، میگلی، موالف، بختیاری با موالف، عزال، دناسری، رنگ فرح

چهار مضراب، درآمد اول، درآمد دوم (زنگ شتر)، موالیان، چکاوک، طرز، بیداد، بیداد کت، نیداود، باوی، سوز و گداز، ابول چپ، لیلی و مجنون، راوندی، نوروز عرب، نوروز صبا، نوروز خارا، نفیر، فرنگ و شوشتری گردان، شوشتری، جامه دران، راز و نیاز، میگلی، موالف، بختیاری با موالف، عزال، دناسری، رنگ فرح


یکی از گوشه های دستگاه نوا

درآمد اول، درآمد دوم، چهار مضراب، نغمه، گردانیه، گوشت، نهفت، بیات راجه، حزین در بیات راجه، عشاق، عراق، محیر، حزین، زنگوله، نیشابورک، خجسته، مجسلی، زمینه حسینی، حسینی، بوسلیک، نستاری، رهاب، عشیران، نیریز

درآمد اول، درآمد دوم، چهارمضراب، نغمه، گردانیه، گوشت، نهفت، بیات راجه، حزین در بیات راجه، عشاق، عراق، محیر، حزین، زنگوله، نیشابورک، خجسته، مجسلی، زمینه حسینی، حسینی، بوسلیک، نستاری، رهاب، عشیران، نیریز

لغت نامه دهخدا

چهارگاه

چهارگاه. [چ َ / چ ِ] (اِ مرکب) یکی از دستگاههای موسیقی ایرانی است. دستگاهی است بسیار قدیم و اصیل. این دستگاه جنبه ٔ پهلوانی و حماسی دارد و حرکت و پیشرفت را میرساند. مقدمه ٔ آن متین وموقر است و مویه و منصوری آن خون انگیز و مخالف آن شکایت آمیزست. مبارک باد، آواز محلی شاد و پرجنبش که درسراسر ایران در جشن های عروسی با هلهله و شادی می خوانند، در این دستگاه ساخته شده است و فواصل پی در پی و درجات آن از مایه ٔ «دو» بدین ترتیب است: ب. ب. + ط. جَ. ط. ب. ب. + ط. جَ. گوشه های دیگر این دستگاه عبارتند از: بدر، زابل، بسته نگار، مویه، حصار، پس حصار، معربد، مخالف، مغلوب، دوبیتی، کرشمه، حزین، خزان، حدی، ارجوزه، منصوری، ساربانک، پرپرستوک، شهرآشوب، حاشیه، لزگی. || کنایه از کالبد عنصری باشد که از چهار عنصر ترکیب یافته است. (از آنندراج).

چهارگاه. [چ َ / چ ِ] (اِ مرکب) خانه ٔ چهارم نرد که برای برگرفتن یک مهره از آن چهار خال کعبتین باید. چهارخان. چارخان. رجوع به شش گاه و یک گاه شود. (یادداشت مؤلف).

چهارگاه. [چ َ] (اِخ) دهی است از دهستان کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان. در 18 هزارگزی سنقرو هزارگزی باختر راه فرعی گردکانه واقع است. 120 تن سکنه دارد. از چشمه و رودخانه همدان آبیاری میشود. محصولش غلات، حبوبات و توتون است. شغل اهالی کشاورزی و قالیچه بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

فرهنگ معین

چهارگاه

(~.) (اِمر.) یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی که جنبه حماسی و پهلوانی دارد.

معادل ابجد

یکی از گوشه های دستگاه چهارگاه

1120

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری