معنی اخترشناسی

لغت نامه دهخدا

اخترشناسی

اخترشناسی. [اَ ت َ ش ِ] (حامص مرکب) عمل اخترشناس. تنجیم.

مترادف و متضاد زبان فارسی

اخترشناسی

تنجیم، رصدبندی، رصدنشینی، ستاره‌شناسی، نجوم

حل جدول

اخترشناسی

دانش نجوم


دانش نجوم

اخترشناسی

واژه پیشنهادی

در اساطیر یونانی میوز اخترشناسی است

اورانیا


نام اخترشناسی پارسی که همراه با سروش هندی طالع بهرام پسر یزدگرد را نگریست

هشیار


از قدیمی‌ترین دانش‌های بشری

اخترشناسی


از رشته های علوم فضا

اخترشناسی

اخترشناسی مایکروویو

اخترشناسی رصدی

اخترشناسی رادیویی

اخترشناسی فرابنفش

اخترشناسی فروسرخ

کلمات بیگانه به فارسی

نجوم

اخترشناسی

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

نجوم

اخترشناسی، اخترماری

معادل ابجد

اخترشناسی

1622

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری