معنی براتیسلاوا

لغت نامه دهخدا

براتیسلاوا

براتیسلاوا. [برْا / ب ِ] (اِخ) شهری در چکسلواکی در ساحل دانوب دارای 247000 تن سکنه و صنایع مکانیکی و شیمیائی و نساجی. (از فرهنگ فارسی معین).


کارپات

کارپات. (اِخ) (جبال...) سلسله جبال واقع در اروپای وسطی مشرف بر جلگه های «اسلوواکی » و «هنگری » و بر نجدهای «ترانسیلوانی »، ممتد از «براتیسلاوا» تا «پورت دوفر» (ابواب الحدیدیه) در ساحل «دانوب »، بطول 1450 هزار گز. مرتفعترین نقطه ٔ آن قله ٔ «تاترا» است.

فارسی به انگلیسی

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

براتیسلاوا

711

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری