معنی تأثیر
فرهنگ معین
اثر کردن، نفوذ کردن جمع تَأثیرات. [خوانش: (تَ) [ع.] (مص م.)]
حل جدول
هنایش
تأثیر گذاشتن
هنایش
اثر و تأثیر
هنایش
یک بیماری مزمن خودایمنی که کبد را تحت تأثیر قرار میدهد
سیروز
هنایش
تأثیر
واژه پیشنهادی
علوم جوی
سامانه یا محیطی است که بر چشمانداز کسبوکار یک اقتصاد یا ملتدولت تأثیر میگذارد
بازرگانی
بیماری واگیردار مربوط به دستگاه تنفسی فوقانی است که عمدتاً بینی را تحت تأثیر قرار میدهد
سرماخوردگی
بانک شعر
در آن سحرگاه که اثرش مانند روز قیامت هولناک بود، حلقه در، به عبای حضرت علی (ع) آویخت و مانع از رفتن ایشان شد.
(اشاره به روز ضربت خوردن امام علی (ع)، هنگام نماز صبح که به سمت مسجد کوفه میرفت.)
ترکی به فارسی
تأثیر
انگلیسی به فارسی
معادل ابجد
1110