معنی جهنم
فارسی به انگلیسی
Blazes, Hell, Inferno, Perdition, Pit
فارسی به ترکی
cehennem
ترکی به فارسی
جهنم، دوزخ
فرهنگ معین
(جَ هَ نَّ) [معر.] (اِ.) دوزخ.، ~ را جلو چشم کسی آوردن (کن.) کسی را به شدت زجر دادن.، سر به ~ زدن (کن.) بسیار گران شدن.
فرهنگ عمید
جایی بسیار گرم و سوزان که گناهکاران در قیامت در آنجا مجازات میشوند، دوزخ،
[مجاز] جای بسیار آزاردهنده،
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
دوزخ
مترادف و متضاد زبان فارسی
جحیم، درک، دوزخ، سقر، نار، نیران، هاویه،
(متضاد) بهشت
فارسی به عربی
جحیم
فرهنگ فارسی هوشیار
نام دوزخ، دار مکافات و کیفر پس از مرگ و آن ممنوع از صرف است
فرهنگ فارسی آزاد
جَهَنَّم، دوزخ، آتشی که بدکاران بعد از مرگ در آن می سوزند، محل بدکاران در عالمِ بَعد- (بُستانی شرح مختصری در مأخذ این کلمه در مُحِیطُ الْمُحِیط نوشته است)،
فارسی به ایتالیایی
inferno
فارسی به آلمانی
Hölle (f)
معادل ابجد
98