معنی جوشکاری

فرهنگ معین

جوشکاری

(حامص.) جوش دادن قطعات فلزی، لحیم کاری.

فرهنگ عمید

جوشکاری

جوش دادن تکه‌های فلز به یکدیگر،
(اسم) کارگاهی که این عمل در آن انجام می‌شود،

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

جوشکاری

جوش دادن قطعات فلزی لحیم کاری.

فارسی به عربی

واژه پیشنهادی

فارسی به آلمانی

معادل ابجد

جوشکاری

540

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری