معنی سرچسب

لغت نامه دهخدا

سرچسب

سرچسب. [س َ چ َ] (اِ مرکب) کاغذی باریک که در یک جانب لعابی چسبنده دارد و نامه هارا لوله کرده بدان استوار کنند. (یادداشت مؤلف).


باندرل

باندرل. [دِ رُ] (فرانسوی، اِ) کاغذی نازک و باریک و دراز منقوش بنقش خاص به خطوط و عبارات مخصوص که بدهانه ٔ شیشه ها و یا قوطی های محتوی کالای خاص یا مایعات مخصوص نظیر مشروبات الکلی چسبانند. نشانه ٔ خاصی از جنس کاغذ با نقش خاص که از طرف مؤسسات دولتی بر شیشه یا بسته های کالای انحصاری زده شود پیشگیری از تقلب و تدلیس را. سرچسب پاکت و شیشه که از جهت کنترل بدان بندند. || نوار چسب. (لغات مصوبه ٔ فرهنگستان).
- بی باندرل، کالایی که برچسب ندارد و غیرمجاز و قاچاق است.
|| نوار دراز باریکی از پارچه که به بالای دکل یا چوب بیرق و غیره می بندند. (از لاروس). || بند تفنگ. || بندی که کیسه ٔ سربازان به آن وصل است. (از لاروس).

حل جدول

سرچسب

معادل فارسی باندرول


سرچسب بهادار

باندرول


سرچسب بهادار مالیاتی

باندرول


معادل فارسی باندرول

سرچسب


باندرول

سرچسب بهادار

مترادف و متضاد زبان فارسی

سرچسب

باندرول


باندرول

سرچسب، اتیکت، برچسب

معادل ابجد

سرچسب

325

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری