معنی شلوغی
لغت نامه دهخدا
شلوغی. [ش ُ] (حامص) (اصطلاح عامیانه) جار و جنجال. هیاهو. آشوب. هرج و مرج. بی نظمی. شورش و بلوا. (یادداشت مؤلف). || ازدحام. (فرهنگ فارسی معین) (فرهنگ لغات عامیانه).
فارسی به انگلیسی
Clutter, Commotion, Cram, Throng
فرهنگ عمید
جاروجنجال، هیاهو،
ازدحام،
فارسی به عربی
حشد، خلیه، فوضی، نشاط
فارسی به ایتالیایی
ressa
حل جدول
هاگیر واگیر
ازدحام
ساعت شلوغی
فیلمی از آرش معیریان
فیلمی با بازی شاهرخ استخری
گیر و دار، شلوغی.
هاگیر واگیر
گیر و دار ، شلوغی.
هاگیر واگیر
بازیگر فیلم ساعت شلوغی
مهران رجبی
شاهرخ استخری
مترادف و متضاد زبان فارسی
ازدحام، جاروجنجال،
(متضاد) سکوت
فرهنگ فارسی هوشیار
جار و جنجال
واژه پیشنهادی
محمّدمهدی گورنگی
معادل ابجد
1346