معنی غیرمطلق

حل جدول

لغت نامه دهخدا

مبدع

مبدع. [م ُ دَ] (ع ص، اِ) ابداع شده. اختراع شده. آفریده: نخستین مبدعی است که خدای او را ابداع کرده است. (جامع الحکمتین). || (اصطلاح فلسفی) عبارت از موجودی است که مسبوق به ماده و مدت نباشد... شیخ گوید هر موجودی که وجودش مسبوق به ماده نباشد مبدع است و شایسته و احق برای آنکه مبدع نامیده شود. موجودی است که بلاواسطه از ذات حق کسب فیض کرده و وجود یافته است که عقول می باشد. و گوید محدثی که مستوجب زمان نیست یاوجودش بعد از لیس مطلق است و یا بعد از لیس غیرمطلق است و بلکه بعد از عدم مقابل خاص در ماده ای موجود است، هرگاه وجودش بعد از لیس مطلق باشد نحوه ٔ صدور اواز علت صدور ابداعی است و برترین انحاء اعطاء وجود است. (فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی سیدجعفر سجادی).
- مبدع اول، مراد از مبدع اول عقل اول است. (فرهنگ علوم عقلی سیدجعفر سجادی).

معادل ابجد

غیرمطلق

1389

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری