معنی فاو
لغت نامه دهخدا
فاو. (اِخ) دهی است به صعید مقابل قاو. (منتهی الارب). بدون همزه، نام قریه ای است در صعید مشرق میل، در برّ. (معجم البلدان).
فرهنگ فارسی هوشیار
در غاله، تنگجای، ریگتوده، شکاف
حل جدول
شهر بندری عراق
بصره،فاو
شهر بندری عراق
بصره ،فاو
شهر بندری عراق
بصره، فاو
شهر بندری عراق
شبهجزیرهای در عراق
فاو
تنها بندر عراق
فاو
از بنادر عراق
فاو
شرکت خودروسازی چینی
فاو
منطقهای مسکونی در عراق
فاو
شبه جزیرهای در عراق
فاو
بندر عراق در خلیج فارس
فاو
بندری در عراق
فاو
فارسی به انگلیسی
Decay
معادل ابجد
87