معنی فنچ
حل جدول
پرنده ای کوچک تر از گنجشک
پرندهای کوچکتر از گنجشک
فنچ خانگی
سینه سرخ
پرنده ای کوچک تر از گنجشک
فنچ
پرندگان خانگی
فنچ
پرندهای کوچکتر از گنجشک
فنچ
فرهنگ معین
(فِ) [انگ.] (اِ.) پرنده ای کوچک تر از گنجشگ، دارای منقاری کوتاه و نیرومند.
فرهنگ عمید
(زیستشناسی) پرندهای دانهخوار، کوچکتر از گنجشک، و با پرهای سفید، خاکستری، یا رنگارنگ،
(صفت) [عامیانه، مجاز] کوچک،
گویش مازندرانی
فنچ، مبتلا به فتق
واژه پیشنهادی
کبوتر، اردک، بلدرچین، مرغابی، طوطی، شانه به سر، عقاب، قناری، بلبل، سینه زرد، زاغ، کلاغ، مرغ، خروس، خروس جنگلی، بوقلمون، کبک، درنا، ماهیخوار، کرکس، فنچ، سلیم، حواصیل، لک لک
معادل ابجد
133