معنی قلندران

لغت نامه دهخدا

قلندران

قلندران. [ق َ ل َ دَ] (اِخ) ده کوچکی است از دهستان هنرا بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت، واقع در 20هزارگزی جنوب راه مالرو بافت به ساردوئیه. سکنه ٔ آن 8 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

فرهنگ عمید

قلندرانه

به روش قلندران، مانند قلندران،


قلندروار

مانند قلندر، همچون قلندران،

فرهنگ فارسی هوشیار

قلندر خانه

(اسم) جایی که قلندران گرد آیند خانقاه قلندران.


قلندرانه

غلندرانه کلندرانه همچون قلندران مانند قلندران: قلندرانه زندگی می کند.


ای ول

(قلندران و درویشان) ای والله


غبازه

(اسم) چوبدستی شبانان و قلندران.


غباز

(اسم) چوبدستی شبانان و قلندران.

معادل ابجد

قلندران

435

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری