معنی لبخنده
لغت نامه دهخدا
لبخنده. [ل َ خ َ دَ / دِ] (اِ مرکب) لبخند. تبسم:
دیدن روی تو زیبنده بود آینه را
بتماشای تو لبخنده بود آینه را.
محمد سعید اشرف.
- لبخنده زنان، خندان. تبسم کنان:
لبخنده زنان ز هر سر تیع کنم نوش
زهری که بصد مهره ٔ ارقم نفروشم.
خاقانی.
سرمست درآمد از درم دوست
لبخنده زنان چو غنچه در پوست.
سعدی.
حل جدول
کارگردان فیلم آبی
سریال حمید لبخنده
در پناه تو
سریالی از حمید لبخنده
در پناه تو
فیلمی از حمید لبخنده
آبی، گمشدگان، چون باد
کارگردان سریال در پناه تو
لبخنده
تبسم و خنده
لبخنده
کارگردان فیلم آبی
لبخنده
نام های ایرانی
دخترانه، لبخند
واژه پیشنهادی
با من بمان
کارگردان فیلم ابی
لبخنده
کارگردان سریال حکایت میرزا یحیی
حمید لبخنده
کارگردان سریال حکایت نامه لطایف المتون
حمید لبخنده
از بازیگران فیلم چون باد
حمید لبخنده
از بازیگران فیلم تمرینی برای اجرا
نیما لبخنده
معادل ابجد
691