معنی مرثیهخوانی
حل جدول
رثا
مترادف و متضاد زبان فارسی
سوگسرایی، سوگواری، نوحهخوانی، نوحهسرایی،
(متضاد) سرودخوانی
رثا
سوگ، مرثیه، مرثیهخوانی، مرثیهسرایی، نوحه، نوحهگری
خوانندگی
خنیاگری، سرودخوانی، قوالی، نغمهخوانی، نغمهگری،
(متضاد) مرثیهخوانی، نوحهخوانی
سرودخوانی
خنیاگری، نغمهپردازی، سرودسرایی، آوازخوانی، نغمهسازی، نغمهسرایی،
(متضاد) نوحهسرایی، مرثیهخوانی
سوگواری
تعزیت، تعزیتداری، تعزیه، سوگ، عزاداری، ماتم، مرثیهخوانی، نوحهخوانی، نوحهگری،
(متضاد) سرور، عیش
فرهنگ عمید
شغل و عمل نوحهخوان، خواندن اشعار غمانگیز برای گریاندن دیگران، مرثیهخوانی،
معادل ابجد
1422