معنی نخلستان
لغت نامه دهخدا
نخلستان. [ن َ ل ِ / ن َ س ِ] (اِ مرکب) جائی که درآن نخل بسیار باشد. (فرهنگ نظام). باغ خرما. (آنندراج). جای انبوه از خرمابنان. خرستان. مخستان. مغستان. (ناظم الاطباء). خرماستان. باحه. عقده:
شکر در تنگ شه تیمار میخورد
ز نخلستان شیرین خار میخورد.
نظامی.
گرد آن باغ گشت چون مستان
تا رسید از چمن به نخلستان.
نظامی.
نخلستانی بدان زمین بود
کآرایش نقش بند چین بود.
نظامی.
مشتمل بود بر کروم و باغات و بساتین و نخلستان و درختستان. (تاریخ قم ص 181).
مخستان
مخستان. [م ُ خ ِ] (اِ مرکب) نخلستان و خرماستان را گویند. (برهان) (آنندراج). نخلستان و جای انبوه از خرمابن. (ناظم الاطباء).
فرهنگ معین
(نَ لِ) [ع - فا.] (اِمر.) محلی که در آن نخل بسیار کاشته شده، نخل زار.
فرهنگ فارسی هوشیار
جای انبوه از خرما، جائی که در آن نخل بسیار باشد
فرهنگ عمید
جایی که درخت خرما بسیار باشد،
مترادف و متضاد زبان فارسی
واژه پیشنهادی
محمد نوری زاد
شهر نخلستان های پهناور یزد
بافق
جای درختان خرما
نخلستان
از جاذبههای گردشگری استان هرمزگان
نخلستان لاتیدان
معادل ابجد
1191