معنی نشانهگاه
حل جدول
آماج
فرهنگ عمید
آماجخانه، نشانهگاه، جای نشانۀ تیر، میدانی که در آن نشانه بگذارند برای تیراندازی: زمین هست آماجگاه زمان / نشانه تن ما و چرخش کمان (اسدی: ۵۵)،
آماج
نشان، نشانه، هدف: چو تیر انداختی در روی دشمن / حذر کن کاندر آماجش نشستی (سعدی: ۷۶)،
جایی که نشانۀ تیر را روی آن قرار بدهند، فاصله تیرانداز تا هدف، نشانهگاه،
تیررس،
آلتی آهنی که برزگران با آن زمین را شیار کنند، گاوآهن: برکند تیر تو زآنسان خاک در آماجگاه / برزگر برکنده پنداری به آماج و کلند (سوزنی: مجمعالفرس: آماج)،
(اسم مصدر) نشانهگیری،
معادل ابجد
432