معنی نمایشنامه
فارسی به انگلیسی
Play, Script
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) نوشته ای که برای بازی کردن در تماشاخانه تحریر شود. هنرپیشگان از روی آن سخن گویند و حرکات خود را طبق آن نوشته تنظیم کنند و آن انواع دارد پیس. یا نمایشنامه سینما. سناریو.
لغت نامه دهخدا
نمایشنامه. [ن ُ /ن ِ / ن َ ی ِ م َ / م ِ] (اِ مرکب) پیس تآتر. (یادداشت مؤلف). نوشته ای که برای بازی کردن در تماشاخانه تحریر شود و هنرپیشگان از روی آن سخن گویند و حرکات خود را برطبق آن نوشته تنظیم کنند و آن انواع دارد. پیس. (فرهنگ فارسی معین).
فارسی به عربی
فرهنگ معین
(نَ یِ مِ) (اِمر.) نوشته ای که برای بازی کردن در تماشاخانه تحریر شود؛ پیس.
حل جدول
پیس
نمایشنامه مولییر
تارتوف
نمایشنامه مولیر
تارتوف
نمایشنامه شکسپیر
رومئو و جولیت
شاه لیر
هملت
نمایشنامه سوفوکل
آنتیگون
فارسی به آلمانی
Spiel (n), Spielen, Stück (n), Theaterstück (n)
واژه پیشنهادی
سناریو
معادل ابجد
497