معنی نیلبک
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
نیلبک، طوطی، نانقندی، گنجینه
فرهنگ عمید
بانگ و فریاد،
غرش،
(موسیقی) نی، نیلبک،
(اسم، صفت) زن بدکار،
توتک
(موسیقی) قسمی نی که چوپانان مینوازند، نیتوتک، نیلبک،
نوعی نان کوچک قندی،
یراعه
کرم شبتاب،
نی،
[مجاز] قلم،
(موسیقی) [مجاز] نیلبک،
بیشه،
(صفت) احمق،
(صفت) جبان،
شترمرغ ماده،
یراع
نوعی مگس، مگس شبتاب،
نی و قلم،
(موسیقی) [مجاز] نیلبک،
(صفت) جبان، ترسو، بددل،
(صفت) احمق،
فوتک
نوعی نی کوتاه که در آن گلولههایی کوچک قرار داده و به طرف چیزی فوت میکنند،
نیلبک،
نیشه
نیلبک: زآن دل که در او جاه بُوَد نآید تسلیم / زآن نی که از او نیشه کنی نآید جلاب (خاقانی: ۵۷)،
معادل ابجد
112