معنی پرمنفعت
لغت نامه دهخدا
پرمنفعت. [پ ُ م َ ف َ ع َ] (ص مرکب) پرسود. که سود بسیار دارد. که نفع بسیار دهد:
صبر تلخ آمد ولیکن عاقبت
میوه ٔ شیرین دهد پرمنفعت.
مولوی.
فارسی به انگلیسی
Moneymaker
فرهنگ عمید
حل جدول
نان و آبدار
مترادف و متضاد زبان فارسی
پرسود، پرمداخل، سودآور، سودبخش، نافع،
(متضاد) کمفایده
فارسی به عربی
مربح، مفید
انگلیسی به فارسی
سوئدی به فارسی
سودمند، پرمنفعت، نافع، موفق،
indrktig
سودمند، پرمنفعت، نافع، موفق،
lukrativ
سودمند، پرمنفعت، نافع، موفق،
اسپانیایی به فارسی
معادل ابجد
842