معنی پیروزمندانه
فرهنگ عمید
توٲم با پیروزمندی،
(قید) با حالت پیروزمندی،
مظفرانه
پیروزمندانه،
فاتحانه
با پیروزی، پیروزمندانه،
حل جدول
فاتحانه
مترادف و متضاد زبان فارسی
ظفرمندانه، فاتحانه، فیروزمندانه
ظفرمندانه
پیروزمندانه، فاتحانه، مظفرانه
فاتحانه
پیروزمندانه، ظفرمندانه، فیروزمندانه
مظفرانه
پیروزمندانه، ظفرمندانه، فاتحانه
فارسی به انگلیسی
Exultantly, Triumphal, Triumphant, Triumphantly, Victorious
فارسی به عربی
انتصار
فارسی به آلمانی
Exultation (f), Triumph (m), Triumphieren
انگلیسی به فارسی
پیروزمندانه
فرهنگ واژههای فارسی سره
کامیاب، پیروز، پیروزمندانه
فرهنگ فارسی هوشیار
پیروز مندانه پیروزمندانه با پیروزی.
فرهنگ معین
(تِ نِ) [ع - فا.] (ق مر.) پیروزمندانه، باپیروزی.
آیه های قرآن
رفت و آمد (پیروزمندانه) کافران در شهرها، تو را نفریبد!
معادل ابجد
375