معنی پیشروگله

حل جدول

لغت نامه دهخدا

رعلة

رعله. [رَ ل َ] (ع اِ) آنچه از گوش گوسپند و ماده شتر بریده آونگان گذارند. || غلاف سرنره. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). || شترمرغ. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). اشترمرغ. (مهذب الاسماء). || نخله ٔ بلند یا خرمابن نر یا بلایه ٔ بارآور. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). نخله ٔ خرمابن بسیاربار. (از اقرب الموارد). خرمای خشک. ج، رِعال. (مهذب الاسماء). || عیال مرد یا عیال بسیار. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). عیال. (از اقرب الموارد). || آنچه ازشاخه و برگ و جز آن اول برآید. || تیزی هر چیزی. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). || گله ٔ اسبان اندک. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). || پیشروگله یا گله ٔ مقدار بیست یا بیست و پنج. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از آنندراج). || گله ٔ گاوان. ج، اَرعال، رِعال و ج ج، اَراعیل. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از اقرب الموارد).
- اَبورِعلَه، گرگ. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).

معادل ابجد

پیشروگله

573

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری