معنی چندبر
فرهنگ معین
(چَ بَ) (اِمر.) سطحی که چند خط مستقیم بر آن محیط باشد، کثیرالاضلاع، چند ضلعی.
فرهنگ عمید
چندضلعی
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) سطحی که چند خط مستقیم بر آن محیط باشد کثیر الاضلاع چند ضلعی
انگلیسی به فارسی
مترادف و متضاد زبان فارسی
چندضلع، چندبر، مبهم، ابهامدار
لغت نامه دهخدا
کثیراضلاع. [ک َ اَ] (ص مرکب، اِ مرکب) بسیاربر. چندبر. چندین پهلو. کثیرالاضلاع: و بر دیگر سطح اشکال هندسی چون مثلثات و مربعات و کثیراضلاع و... برکشید. (سندبادنامه ص 65). رجوع به کثیرالاضلاع شود.
معادل ابجد
259