معنی کپنهاگ

پایتخت کشور دانمارک

دانمارک

دانمارک

کپنهاگ

کپنهاگ

هارتمان. (اِخ) یوهانس. آهنگساز آلمانی که در نیمه ٔ اول قرن هجدهم میلادی در هامبورگ متولد شد و در سال 1791 م. در کپنهاگ درگذشت. چندین اپرا در شهر کپنهاگ به معرض نمایش گذاشت. وی مصنف آواز ملی دانمارکی «کریستیان شاه بر فراز دکل بزرگ » است.

هارتمان. (اِخ) یوهان پیتر امیلیوس. (1805-1900 م.) موسیقیدان دانمارکی مصنف اپرا، مانند کریستن کوچک (از روی نوشته ٔ هانس کریستین اندرسن)، باله و افسانه های عامیانه ٔ او با همراهی دامادش، گید چند شویم سمفونیک «نوردیک سبجکت »، آوازهای دسته جمعی و غیره... رئیس کنسرواتور کپنهاگ بود.

هارتمان. (اِخ) ژان -پیر-امیل. موسیقیدان دانمارکی که در سال 1805 م. در کپنهاگ متولد شد و در سال 1900 در همان شهر درگذشت. اپرایی به نام کربو (1832) داد و پس از آن چیزی نگذشت که چند اپرای دیگر به نام کورن دور (1834) و دزدان دریایی (1835) و همچنین کریستیان کوچک و دو باله و یک کنسرتو برای وین نوشت.

ژرژ اول. [ژُ ژِ اَوْ وَ] (اِخ) پادشاه یونان پسر کریستیان نهم پادشاه دانمارک.وی بسال 1845 در کپنهاگ متولد شد و در سال 1863 تاجگذاری کرد و بسال 1913 م. در سالونیک به قتل رسید.

الن شله گر. [اُ ل ِ شْل ِ / ش ِ ل ِ گ ِ] (اِخ) ادام گتلب. نویسنده ٔ دانمارکی. به سال 1779م. در کپنهاگ متولد شد و به سال 1850م. درگذشت. اشعار و درامهایی که سروده وی را در زمره ٔ شاعران ملی درآورده است.

اودنسه. [اُ دِ س ِ] (اِخ) نام شهری است به دانمارک، در جزیره ٔ فون کنار نهری به همین نام در 140 کیلومتری جنوب غربی کپنهاگ. دارای 105915 تن سکنه. کلیسای بسیار زیبا، کتابخانه و کارخانجات پارچه بافی، دستکش بافی و صابون سازی دارد. (از دایرهالمعارف فارسی).

زیلند. [ل َ] (اِخ) بزرگترین جزیره ٔ دانمارک میان کاتگات و دریای بالتیک که بوسیله ٔ تنگه ٔ اورسوند از سوئد جدا میشود. شهرهای عمده اش کپنهاگ، روسکیلده و السینور است و 1771557 تن سکنه دارد. کشاورزی و لبنیات سازی و ماهیگیری در آن رایج است. (از دایره المعارف فارسی).

ژهان سن. [ژُ س ِ] (اِخ) نام یکی از خاورشناسان. وی ناشر قسمتی از آثار نویسندگان اسلامی است و کتاب «بغیه المستفید» ابن ربیع شیبانی را که در احوال بنی طاهر و غیره تألیف شده به چاپ رسانیده و این نسخه را با مقدمه و تعلیقات از نسخه ٔخطی ناقص کتابخانه ٔ کپنهاگ به لاتین نقل کرده است.

کریستن سن. [کْری / ک ِ ت ِ س ِ] (اِخ) آرتور کریستن سن. استاد دانشگاه کپنهاگ در 9 ژانویه ٔ 1875م. ولادت یافت و در 30 مارس 1945م. بدرود حیات گفت. تحصیلات او در دانشگاه کپنهاگ بود. زبان شناسی را نزد استاد فاضل وسترگارد فراگرفت، سپس نزد آندرآس خاورشناس مشهور آلمانی تلمذ کرد. پس از ختم تحصیلات در دانمارک و آلمان و فراگرفتن زبانهای اوستایی و پهلوی وعربی و فارسی و زبانهای مهم اروپایی مطالعات دقیقی در فرهنگ ایران پیش از اسلام کرد. وی در رشته های داستانها و روایات ملی ایران، ادبیات اوستایی، ادبیات پهلوی، لهجه های جدید ایران، فرهنگ توده ٔ ایرانی، تاریخ و تمدن ساسانی، ادبیات فارسی و عربی اطلاعات کافی داشت و قریب 60 کتاب و رساله به زبانهای انگلیسی و فرانسوی و دانمارکی و آلمانی نگاشت. از کتب معتبر او می توان کتابهای زیر را نام برد: شاهنشاهی ساسانیان، سلطنت قباد و ظهور مزدک، یادداشتهایی در باب قدیمترین ادوار آئین زرتشتی، تحقیق در آیین زردشتی، تحقیق در آیین ایران قدیم، داستان بزرگمهر حکیم، آیا آیین زروانی وجود داشت، کیانیان، ایران در زمان ساسانیان، حماسه ٔ شاهان در روایات ایران قدیم، نمونه های نخستین بشر و نخستین شاه در تاریخ داستانی ایرانیان. (از مزداپرستی در ایران قدیم چ دانشگاه صص 1-9). رجوع به همان کتاب و ایران در زمان ساسانیان مقدمه ٔ چ 2 شود.

بازیگر (1940- کپنهاگ- دانمارک) کارش را به عنوان مدل عکاسی آغاز کرد و در چندین فیلم تبلیغاتی دانمارکی نیز ظاهر شد. کارش را در سینمای فرانسه با فیلم‌های ژان لوک گدار، همسر آینده‌اش آغاز کرد. در سال 1965 برای نخستین بار در فیلمی تلویزیونی بازی کرد. از اواخر دهه 1960 آرام آرام به سینمای بین‌المللی راه یافت. در سال 1961 برای بازی در فیلم یک زن، یک زن است برنده جایزه بهترین بازیگر از جشنواره برلین شد. از فیلم‌هایش: کلئو از ساعت پنج تا هفت، امشب یا هرگز، گذران زندگی، ماه مه زیبا، سرباز کوچولو، با هم زندگی کردن، مردی که می‌خواست گناهکار باشد، بلندکوتاه ظریف، راحت مثل خانه، خنده در تاریکی، ساخت آمریکا.

98