معنی کیمیاگران
حل جدول
اثری از حمزه سردادور
افسانه قاجار، چشمه آب حیات، دختر شامگاه، در پس پرده، کیمیاگران
اثری از حمزه سردادور
افسانه قاجار، چشمه آب حیات ، دختر شامگاه ، در پس پرده ، کیمیاگران
اثری از حمزه سردادور
اثر حمزه سرداور
کیمیاگران
اثری از حمزه سردادور
کیمیاگران
افسانه قاجار، چشمه آب حیات، دختر شامگاه، در پس پرده، کیمیاگران
انگلیسی به فارسی
جیوه که کیمیاگران قدیم آنرا ماده اصلی فلزات میدانستند
فرهنگ معین
(اَ بُ لْ اَ) [ع.] (اِمر.) در اصطلاح کیمیاگران به گوگرد گویند.
لغت نامه دهخدا
آبارالنحاس. [رُن ْ ن ُ] (اِ مرکب) نامی است که کیمیاگران قدیم به مغنیسیا داده اند.
لبن
لبن. [ل َ ب َ] (اِ) سیماب. جیوه (در اصطلاح کیمیاگران). (برهان ذیل کلمه ٔ آبک). و رجوع به سیماب شود.
ابوالارواح
ابوالارواح. [اَ بُل ْ اَرْ] (ع اِ مرکب) در اصطلاح مشاقان و کیمیاگران، سیماب. جیوه. زیبق. مقابل ابوالأجساد که گوگرد است.
بشیر
بشیر. [ب َ] (اِخ) از مشاهیر کیمیاگران اسلامی است. (473 هَ.ق). رجوع به لغات تاریخیه و جغرافیه ترکی ج 2 شود.
ابوالاجساد
ابوالاجساد. [اَ بُل ْ اَ] (ع اِ مرکب) در اصطلاح اهل صنعت یعنی مشاقان و کیمیاگران، گوگرد. کبریت. مقابل ابوالارواح که زیبق است.
زهره
زهره. [زُ رَ / رِ] (اِ) به لغت اکسیریان نحاس است. (تحفه ٔ حکیم مؤمن). در اصطلاح کیمیاگران کنایه از مس است. (مفاتیح، یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
فرهنگ عمید
سنگ یا مادهای خیالی که کیمیاگران در جستجوی آن بودند و گمان میکردند که فلزات پست را تبدیل به طلا میکند، حجر مکرم،
معادل ابجد
352