معنی شایعه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(یِ عَ یا عِ) [ع. شایعه] (اِ.) مؤنث شایع. خبری که شیوع یافته باشد. ج. شایعات.

فرهنگ عمید

خبر معمولاً نادرستی که شیوع پیدا کرده،

حل جدول

چو، خبر دروغ

چو

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

چو، رواگ ه، دهانزد، سخن پراکنی

مترادف و متضاد زبان فارسی

خبر، شهرت، خبرپراکنی

فرهنگ فارسی هوشیار

مونث شائع سرت برزبانی چکاچک درو (اسم) مونث شایع خبری که شیوع یافته (راست یا دروغ) جمع: شایعات.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر