معنی قضاوت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قضاوت. [ق َ / ق ِ وَ] (از ع، اِمص) در تداول فارسی زبانان به معنی قضاء. رجوع به قضاء شود.

فرهنگ معین

(مص ل.) حکم کردن، (اِمص.) داوری. [خوانش: (قَ وَ) [ع. قضاوه]]

فرهنگ عمید

(حقوق) داوری در مورد امر مورد دعوا،
حکم کردن بین دو یا چند نفر، داوری کردن،

حل جدول

داوری

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

دادوری، داوری

کلمات بیگانه به فارسی

داوری

مترادف و متضاد زبان فارسی

حکم، دادرسی، داوری، محاکمه

فرهنگ فارسی هوشیار

حکم کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر